ღ❤ღعشق و دوریღ❤ღ
عاشقونه سروناز و کلاه قرمزی
من شعر می پزم ، دانه های گریه را پاک میکنم گرد میگیرم از خستگی ام هی تو را جارو می زنم از زندگی ام تو اما سخت _ چسبیده ای به پرزهای فرش نمی روی ظرف های نشسته ی فکرم مانده هنوز! لباس های تنهایی ام چرک... سفره ی بی رنگ تکرارمان پهن... زمان در ما پیر میشود! تو نمیروی... و تمام غذاهایمان بی عشق... سرو میشود !!
نظرات شما عزیزان:
miss-A |